پادشاه فصلها، پائیز
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۲۰ ب.ظ
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش
باغ بیبرگی،
روز و شب تنهاست،
با سکوت پاکِ غمناکش
سازِ او باران، سرودش باد
جامهاش شولای عریانیست
ور جز، اینش جامهای باید
بافته بس شعلهی زر تار، پودش باد
گو بروید، هر چه در هر جا که خواهد، یا نمیخواهد
باغبان و رهگذاری نیست
باغ نومیدان
چشم در راه بهاری نیست
گر ز چشمش پرتو گرمی نمیتابد،
ور برویش برگ لبخندی نمیروید؛
باغ بیبرگی که میگوید که زیبا نیست؟
داستان از میوههای سر به گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک میگوید
باغ بیبرگی
خندهاش خونیست اشکآمیز
جاودان بر اسب یالافشان زردش میچمد در آن
پادشاه فصلها، پائیز!
مهدی اخوان ثالث
پ.ن: صدای پایِ پاییز است که از کوچه پسکوچههای شهر میآید ...
- ۹۴/۰۶/۲۶